روحانی شهید ایرج امیدی

ساخت وبلاگ

لم را در دست می گیرم تا یکبار دیگر خطوطی چند از دلاورمردان عرصه های عشق و ایثار را به تصویر بکشم. به سراغ یکی دیگر از اسوه های جهاد و شهادت می روم که هنوز عطر خوش حضورش در فضا ست.

در سال 1347 قاصدک ها خبر از آمدن نوزادی مبارک دادند که پای به عرصه گیتی گذاشت و با حضور خویش، گرمایی از شوق و سرور به ارمغان آورد.

زندگی را در آغوش پرمهر و محبت پدر و مادر مهربانش آغاز کرد. شش ساله بود که دست تقدیر گَرد یتیمی را بر چهره اش نشاند و پدرش به دیار باقی شتافت.

سپس، گام به مدرسه نهاد تا عقل سلیم خود را به زیور علم آراسته سازد. پس از پایان دوره راهنمایی، مدال نوکری امام زمان -عجل الله تعالی فرجه- را بر سینه زد و وارد «حوزه علمیه شهرکرد» شد، و سپس رحل اقامت را در یزد افکند تا بتواند با کسب علم و دانش و تهذیب نفس مراد دل برسد.

به نماز اوّل وقت اهمیت زیادی می داد، تواضع و فروتنی از بارزترین خصوصیات اخلاقی او بود. او خود را به زیور علم و تقوا آراسته بود و با بچه ها مهربان بود و به بزرگترها احترام می گذاشت.

با آغاز جنگ تحمیلی درس و بحث را رها کرد و وارد میدان عمل شد. چندین بار عازم میدان عشق و جبهه های حق علیه باطل گردید؛ اما روح بلندش تاب ماندن نداشت. بار پنجم که رهسپار قربانگاه عشق، «فاو» شد، از آن جا عروج ملکوتی خود را آغاز کرد تا برگ زرینی دیگر بر افتخارات دلاور مردان این مرز و بوم بیافزاید.

«روحش شاد و راهش پر رهرو باد

واحدنوجوانان عاشورايي...
ما را در سایت واحدنوجوانان عاشورايي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : علي جانفدا sarallahth بازدید : 288 تاريخ : پنجشنبه 7 دی 1391 ساعت: 23:23